به گزارش پایگاه خبری نقدینه ، عیسی عباسی، کارشناس پولی و بانکی در گفتوگو با خبرنگار ایبنا با بیان اینکه یکی از راههای کنترل نقدینگی، مدیریت مقداری ترازنامه است، اظهار کرد: در اقتصاد ایران، برخلاف سیاستهای متعارف پولی در دیگر کشورها، مانند تنظیم نرخ بهره و هدفگذاری تورمی، این مدیریت میتواند بخشی از خلاء سیاستگذاری ناشی از این دو ابزار را پوشش دهد. با توجه به شرایط خاص اقتصادی ایران، ممکن است این سیاست تأثیرگذار باشد.
وی بیان کرد: نقدینگی به خودی خود بد نیست؛ به عبارت دیگر، وجود نقدینگی در اقتصاد ایران ضروری است؛ اما بزرگترین مشکل این است که به سمت بازارهای کار و بخش تولید هدایت نمیشود. این موضوع بیشتر ناشی از انتظارات اقتصادی است؛ بنابراین اگر بتوانیم شعار سال را به معنای واقعی محقق کنیم، نقدینگی به سمت تولید هدایت و مدیریت نقدینگی برای بانک مرکزی تسهیل خواهد شد.
این کارشناس پولی و بانکی ادامه داد: برهمین اساس، کنترل ترازنامه به تنهایی نمیتواند مدیریت مؤثری بر مهار تورم داشته باشد؛ اما اگر اعتبارات تولیدی به صورت هدفمند تخصیص یابد، با توجه به اینکه سال جدید به عنوان سال سرمایهگذاری در تولید نامگذاری شده، تخصیص اعتبارات بانکی در بخش تولید میتواند موفقیت سیاستهای اقتصادی ما را افزایش دهد.
وی افزود: در سالهای گذشته، بنگاههای زودبازده با انحراف ۴۸ درصدی منابع مواجه بودند که باعث شد بسیاری از طرحها به سرانجام نرسند. اگر اعتبارات به صورت هدفمند و در بخش تولید توزیع شود، میتواند بخشی از تورم را کاهش دهد، زیرا افزایش تولید به طور طبیعی منجر به مهار این پدیده شوم خواهد شد.
صف تسهیلات بانکی چگونه کاهش مییابد؟
عباسی با اشاره به اینکه یکی از عوامل مؤثر بر کاهش صفهای وام ازدواج و فرزند، افزایش توان تسهیلاتدهی بانکهاست، گفت: اگر توان تسهیلاتدهی بانکها افزایش یابد، میتواند به کاهش صفهای وام ازدواج و فرزندآوری هم منجر شود. همچنین، شکاف بین نرخ بهره اسمی و نرخ بهره واقعی نیز عاملی است که توان بانکها را از پرداخت وامهای قرضالحسنه کم می کند.
وی افزود: وقتی نرخ بهره واقعی به حدود ۴۰ درصد نزدیک میشود، سپردهگذاران تمایلی ندارند که پول خود را با نرخهای پایین در حسابهای جاری یا قرضالحسنه قرار دهند.
این کارشناس پولی و بانکی تصریح کرد: این موضوع باعث کاهش منابع قرضالحسنه بانکها و در نتیجه کاهش قدرت وامدهی در این بخش میشود. در این شرایط بانکها مجبورند منابع جدید را با نرخهای بالاتر جذب کنند که این امر بر تمایل آنها در پرداخت تسهیلات قرضالحسنه تأثیر منفی میگذارد.
عباسی در پایان تاکید کرد: در نهایت، برای کاهش صفهای وامهای ازدواج و فرزند، نیاز به افزایش توان تسهیلاتدهی بانکها و تخصیص هدفمند اعتبارات وجود دارد. همچنین، توجه به شکاف بین نرخهای بهره و ایجاد انگیزه برای سپردهگذاران میتواند به بهبود وضعیت وامدهی در این بخش کمک کند.