به گزارش پایگاه خبری نقدینه، ابراهیم كاردگر افزود: در بازار رهبري قيمت ساير شرکتها بايد پيرو باشند و رهبر بازار هم بايد بهگونهاي مديريت کند که هيچ شرکت بيمهاي ورشکست نشود. براي اينکه شرکتهاي بيمهاي ورشکست نشوند شرکتهاي پيرو بايد پيروي 100 درصد از رهبر بازار داشته باشند ساختار بازار فعلي ما رهبري قيمت است؛ اما هيچيک تابع نيستند.
كاردگرادامه داد: در مقابل رهبر هم بايد اصول حرفهاي بازار را رعايت کند. يعني همان مدل توسعهاي لکوموتيوي، هر کسي با توجه به شرايطي که دارد در مسير حرکت کند تا در نهايت همه سالم به مقصد برسند.
وی با بيان اينكه متاسفانه در ايران بيمهگر تخصصي عمر نداريم و همه شركتها بهصورت عمومي فعاليت دارند، افزود: براي توسعه بيمه عمر بايد به بخش واقعي اقتصاد وصل شد و اگر اين اتفاق بيفتد سود حاصل از آن بهاندازه سودي نيست که امروز نصيب بيمهگذاران ميشود.
مدیرعامل بیمه آسیا تاکید کرد: اگر صندوقي از منابع بيمه عمر تشکيل شود و مستقيم به پروژههاي سودآور وارد شود و سود سرمايهگذاري به جاي درصد پايين به درصد بيشتري افزايش يابد، مطمئن باشيد که بيمهگذار در مقابل سرمايهگذاري در بورس، بانک و بيمه، بيمه را انتخاب ميکند.
وی ادامه داد: ادامه اين روند باعث ميشود بيمههاي غيرعمر هم رشد کند، چون پروژههاي اقتصادي ايجاد ميشود و همه نيازمند بيمههاي غيرعمر هستند؛ بنابراين اين اتفاق موجب توسعه بيمه در کشور ميشود.
ویي رعايت اخلاق حرفهاي را جزو الزامات کار بیمه گری عنوان كرد و ادامه داد: در اين موضوع سنديکا نقش پررنگتري دارد. سنديکا بايد اساسنامه خود را مطابق با ساختار بازار تغيير دهد، الان در اساسنامه ابزار تنبيهي براي شرکتهايي که توافقات سنديکا را زير پا ميگذارند، وجود ندارد.
کاردگر با بيان اينكه سنديکا ميتواند در تعامل با بيمه مرکزي و شورايعالي بيمه دستورالعملهايي را به تصويب برساند که شرکتهاي بيمه مجاب به رعايت اخلاق حرفهاي شوند، توضيح داد: در بازار رقابتي اصلا نرخگذاري مفهوم ندارد. نرخ در بازار تعيين ميشود. عرضه و تقاضا قيمت را تعيين ميکند و شرکتها متناسب با هزينهها و درآمدها در بازارها حضور پيدا ميکنند؛ اما هيچ يک توان و اختيار تغيير قيمت را ندارند.
كاردگربا يادآوري اينكه در بازاركنوني بيمه کشور ما بيشتر شاهد جنگ قيمتها هستيم تا رقابت، افزود: براي نظارت بايد ابتدا ساختار بازار را بشناسيم. اگر ساختار بازار انحصاري باشد بايد با ابزار انحصاري نظارت کرد؛ يعني اينکه اگر در بازار قيمت توليدکننده بالا باشد مقام ناظر نميتواند قيمت را کاهش دهد؛ اما ميتواند به توليدکننده بگويد شما قيمت کالا را کاهش دهيد مابهالتفاوت را به شما يارانه ميدهم اين يک نوع نظارت بر قيمت در بازار انحصاري است.
وي ادامه داد: اما در بازار رهبري قيمت ابزار کنترل متفاوت است. او ساختار هزينه صنعت را ميبيند و با ديدن سود همه يک سود عادلانه را تنظيم ميکند. اگر بازار رقابتي باشد، مقام ناظر وظيفه دخالت ندارد؛ در حالي که بايد در دو بازار قبلي دخالت کند و هزينه هم ميپردازد.
به گفته وي در رقابت، دولت جايي براي دخالت ندارد، بلکه بازار قيمت را تعيين ميکند و ابزار نظارت اين بازار هم بايد متناسب با شرايط تغيير کند؛ زماني که در بازار رهبري قيمت توسط مقام ناظر دستکاري ميشود، منابع توليد جابهجا ميشود. به همين دليل در بازار رهبري قيمت به حداکثر رفاه اجتماعي نميرسيم.
مديرعامل بيمه آسيا افزود: در بازار رقابتي مقام ناظر بازنشسته است و تنها نظارت ميکند نه دخالت، در بازار رقابتي مقام ناظر تنها ميتواند جلوي انحرافات را بگيرد و لازمه کنترل اين بازار نظارت مالي است. دادههاي مالي هشدار ميدهد که شرکتها به يک نقطه بحراني نزديک ميشوند. در اين حالت مقام ناظر ميتواند با ابزارهاي کنترل مالي نظارت کند. به همين دليل همه در دنيا طرفدار بازار رقابتي هستند تا در نهايت رفاه اجتماعي حاصل شود.